برای مــــــــــــــــــــــــــــــــادرم

دلم که برایت تنگ میشود‌
دست به دامنِ جا نمازت میشوم
چادرت هنوزم گوشهٔ اتاقم جولان میدهد
صدایِ زمزمه های شبانه ات
کمُ بیش می آید
تو در پیشم نیستی
اما خاطرت همیشه با من هست
سرِ هر صبح با خورشید
تو چگونه آدمی هستی؟
مگر میشود تورا فهمید
مردِ قصه های من حتی
زنِ زندگیه من هستی
مادرم بیا...بیا امشب
خاطرت خواب را حرامم کرده
کودکِ درونِ من امشب
از تمام کودکی هایم
طاقتش ضعیف تر گشته.....


با صدای گرم مادر
هر صبحدم
در میان بستری نرم و تمیز
می گشودم چشم بر نور سفید
می گشودم دل بر نور امید
یاد دارم سفره خانه ما
بوی سنت می داد
داخل خانه ما
جلوه ای زیبا داشت
جلوه ای از یک شمع
ذره ذره می سوخت
و نداشت پرو ایی
که به آخر برسد
کودکم هوش بدار
قبر مادر اینجاست
جای مادر خالیست
دل من تنگ شده
مادرم دیگر نیست

بعد تو...

بعد از تو از کدام دریچه

 آسمان را به تماشا بنشینم

 و با کدام واژه عشق را معنا کنم

 بی تو

همه ی فصلها خاکستری

و همه ی ستاره ها خاموشند

کیفر شکستن دل من چند جاده غربت

و چند آسمان تنهایی است

باور کن

من هنوز هم

به قداست چشمان تو ایمان دارم مادر .

کاش بودی

كاش بودي سرم را روي شانهايت مي كذاشتم
ميبوسيدمت,
وقتي بودي آنقدر بزرك نبودم
وقتي هم رفتي بزرك نشدم
دستهايم سرد است
كاش بودي دستم را مي كرفتي
...
كجايي??
شنيدم بهشت هم برايت كم است
خوش به حالت
كاش من هم مي بردي
دلم برايت كولي تنك است
هميشه عاشقت هستم
شبها به خوابم بيا مثل هر شب
دوستت دارم مادر

....

به این فکر میکنم
لالایی های مادرم
زیر کدام بالشتک کودکی هایم جا مانده؟؟؟؟
شاید هنوز بشود
آسوده خوابید....!!

دلایل با ارزش بودن زن:


به گفته یکی از بزرگان
زن اگر پرنده آفریده میشد
حتما طاووس بود...
اگر حیوان بود
حتما آهو بود..
اگر حشره بود
حتما پروانه بود...
او انسان آفریده شد
...
تا خواهر باشد و مادر باشد و عشق....
زن چنان بزرگ است که خداوند وعده زنان بهشتی به مردان مومن در بهشت داده است...
زن با احساس ترین موجودات خداست
تا حدی که یک گل او را راضی می کندو یک کلمه او را به کشتن می دهد...
پس ای مرد مواظب باش...
زن از دنده تو ساخته شده است پس تکبر را کنار بگذار...
زن از سمت چپ تو نزدیک به قلبت ساخته شده است تا او را در قلبت جای دهی...
شگفت انگیز است زن..
در کودکی درهای بهشت را به روی پدرش می گشاید...
در جوانی دین شوهرش را کامل می کند...
و هنگامی که مادر می شود بهشت زیر پای اوست....
قدرش را بدانیم...

مادرم

 

مادرم آخرین لحظه دیدار تو

آخرین لحظه عمر من بود

مادرم آخرین حرفهای تو

آخرین لالایه های من بود

مادرم آخرین اشک های تو

آخرین گریه من بود

مادرم آخرین مهربانی تو

آخرین مهر دنیای من بود

مادرم آخرین روز تو

آخرین روز من بود

مادرم آخرین کلام تو

آخرین نوای دلنشین من بود

مادر

مادر
ااي مهربان ترين فرشته كاش بودي
مرا در آغوش مي گرفتي
من به دستان گرم تو محتاجم
.بدون حضور تو اي مادر
درياي مواج پا بسته مردابم.
در يك شب به ياد ماندني
كه به جاي باران ستاره
بر زمين مي بارد به خوابم بيا!
كاش اتاق كوچكم پر از عطر خوش تو شود.

مادرم:

یادت بخیر و روحت شاد

سرای دیگرت پر رونق و آباد

تو را که دیگر نمی بینم

بوسه از دست و پایت نمی چینم

صورتم نوازش دستانت را برای همیشه به خاطر دارد

سینه ام گوهر یادت را به گنجینه قلبم می سپارد

قبله قلبم همیشه سوی مزار توست

جایگاه همیشگی ام در کنار توست.

مادر

مادر طلیعه دار مهرست و پرچم دار عشق

فروغش فراخی صدر است و نبودش تاری چشم

دعایش موجب خیر است و نگاهش آرامش دل

نامش لطافت روح است و یادش نوازش جان

در فراقش زندگی جان کندنی بی اختیار است

و در فقدانش زندگی خالی از ارزش

اما در نبودش

این لبخند پری مهربان است

که با نوازش فرشته ها

امید را به کلبه دلتنگی های تو ارزانی می دارد

ای مادرم......

که در نبودت دیدگانم تار

زندگانیم جان کندنی بی اختیار است

و زندگی خالی از ارزش

اما...

این لبخند پری مهربان است

که با نوازش فرشته ها

امید را به کلبه دلتنگی هایم ارزانی می دارد